دلبندم! یک جهان قاصدک ناز به راهت باشد، بوی گل، نذر قشنگی نگاهت باشد و خداوند شب و روز و تمام لحظات، با همه قدرت خود پشت و پناهت باشد. روز تولد تو ستا ...
تنها آنکه بزرگترین جا را به خود اختصاص نمیدهد، از شادی لبخند بهره میتواند داشت. آنکه جای کافی برای دیگران دارد؛ صمیمانهتر میتواند با دیگران بخن ...
این همه پیچ، این همه گذر، این همه چراغ، این همه علامت. و همچنان استواری به وفادار ماندن به راهم، خودم، هدفم و به تو. وفائی که مرا و تو را به سوی هدف، ...
همواره عشق بی خبر از راه می رسد، چونان مسافری که به ناگاه می رسد. وا می نهم به اشک و به مژگان تدارکش، چون وقت آب و جاروی این راه می رسد. هنگام وصل ماس ...
محبوب من! بعد از تو گیجم، بی قرارم، خالی ام، منگم، بر داربستی از «چه خواهد شد» و «چه خواهم کرد» آونگم. سازی غریبم من که در هر پرده ام، هر زخمه بنوازد، ...
اگر باشی، محبت روزگاری تازه خواهد یافت، زمین در گردشش با تو مداری تازه خواهد یافت. دل من نیز با تو بعد از آن پاییز طولانی، دوباره چون گذشته نوبهاری تا ...
من آنچه را احساس باید کرد یا از نگاه دوست باید خواند هرگز نمی پرسم. هرگز نمی پرسم که : آیا دوستم داری ؟ قلب من و چشم تو می گوید به من : آری. نگاه ها چ ...
بودنت، زندگی را معنا می کند. لازم نیست کاری انجام دهی ای سرو روان من. همین که راه می روی، ساز می زنی، می گویی، می شنوی، می خندی، همین که دگمه هام را ب ...
گر لب ها دروغ می گویند، از دست های تو راستی هویداست و من از دست های توست که سخن می گویم. به تو سلام می کنم کنار تو می نشینم و در خلوت تو شهر بزرگ من ب ...
روزی ما دوباره کبو ترهای مان را پیدا خواهیم کرد و مهربانی دست زیبایی را خواهد گرفت، روزی که کمترین سرود، بوسه است ! نه در خیال، که رویاروی میبینم، سا ...