دریای شور انگیز چشمانت چه زیباست، آنجا که باید دل به دریا زد همین جاست. در من طلوع آبی آن چشم روشن، یاد آور صبح خیال انگیز دریاست. گل کرده باغی از ستا ...
در این شبانگاهان یاس و ناامیدی به دنبال کورسوی زیبایی از روشنایی میگردم. روزی که معنای هر سخن دوست داشتن است ، تا تو به خاطر آخرین حرف دنبال سخن نگردی ...
من آنچه را احساس باید کرد یا از نگاه دوست باید خواند هرگز نمی پرسم. هرگز نمی پرسم که : آیا دوستم داری ؟ قلب من و چشم تو می گوید به من : آری. نگاه ها چ ...
ای زیبا ی من، همه رؤیاهایم را نیلوفری کرده ای و همه خیال هایم را به بوی عشق آغشته ای، همه جا گرمای خانه و جان و جهان است حضورت. همه جا می بینمت! به در ...
با تو بودن خوب است و کلام تو مثل بوی گل، در تاریکی است، مثل بوی گل در تاریکی وسوسه انگیز است. بوی پیراهن تو مثل بوی دریا نمناک است، مثل باد خنک تابستا ...
گل لاله ، گل عاشق ، گل نازک تر از پونه. گل شب بو ، گل نازم ، گل خوش بوی این خونه.فقط یک ذره شو از عشق تا من دنیا بشم ، دنیا. فقط یک قطره از احساس که م ...
با تو بودن خوب است، تو ظریفی مثل گلدوزی یک دختر عاشق که دل انگیزترین گلها را روی روبالشی عاشق خود میدوزد. کنون رؤیای ما باغی است، بن هر جاده اش میعادگ ...
وقتی تو نیستی، شادی کلام نامفهومی ست و "دوستت می دارم" رازی ست که در میان حنجره ام دق می کند و من چگونه بی تو نگیرد دلم، اینجا که ساعت و آیی ...
وقتی تو نیستی، شادی کلام نامفهومی ست و "دوستت می دارم" رازی ست که در میان حنجره ام دق می کند و من چگونه بی تو نگیرد دلم، اینجا که ساعت و آیی ...
اگر باشی، محبت روزگاری تازه خواهد یافت، زمین در گردشش با تو مداری تازه خواهد یافت. دل من نیز با تو بعد از آن پاییز طولانی، دوباره چون گذشته نوبهاری تا ...
محبوب من! بعد از تو گیجم، بی قرارم، خالی ام، منگم، بر داربستی از «چه خواهد شد» و «چه خواهم کرد» آونگم. سازی غریبم من که در هر پرده ام، هر زخمه بنوازد، ...
کجاست بارشی از ابر مهربان صدایت؟ که تشنه مانده دلم در هوای زمزمه هایت. به قصه ی تو هم امشب درون بستر سینه، هوای خواب ندارد دلی که کرده هوایت. تهی است ...
روزی که تو بیایی، برای همیشه بیایی و مهربانی با زیبایی یکسان شود، روزی که ما دوباره برای کبوترهایمان دانه بریزیم و من آن روز را انتظار می کشم، حتی روز ...
همواره عشق بی خبر از راه می رسد، چونان مسافری که به ناگاه می رسد. وا می نهم به اشک و به مژگان تدارکش، چون وقت آب و جاروی این راه می رسد. هنگام وصل ماس ...
در نگاه ات همه ی مهربانی هاست: قاصدی که زندگی را خبر می دهد. و در سکوت ات همه ی صداها: فریادی که بودن را تجربه می کند. کیستی که من این گونه به اعتماد ...
خوشبختی من در بودن باتو است و روز رسیدن به تو تقدیر خوشبختی من است. تو آمدی و عمیق ترین نگاه را از میان چشمان دریایی ات به وصال قلبم نشاندی. زیباترین ...
به پاکی قلبت سوگند بدون طنین زیبای صدایت نمیتوانم زندگی کنم تا دنیا باقی است عاشقانه دوستت دارم. در خالصانه ترین گوشه قلبم آنجا که خبری از تاریکی نیست ...
در ثانیههای بودنت میمانم. در فصل شکست خوردنت میمانم. یک سال نه، ده سال چه فرقی دارد. تا لحظه دل سپردنت میمانم و دوستت دارم. همسر با وفایم من برای ...
عشق آسمانی ی من با یک دنیا شور و اشتیاق وضوی عشق می گیرم و پیشانی بر خاک می گذارم و خداوند را شکر می کنم که ما را با یکدیگر آشنا کرد. آرزو می کنم در ل ...
دریای شور انگیز چشمانت چه زیباست، آنجا که باید دل به دریا زد همین جاست. در من طلوع آبی آن چشم روشن، یاد آور صبح خیال انگیز دریاست. گل کرده باغی از ستا ...