پدر! من نبودم و تو بودی. بود شدم و تو تمام بودنت را به پایم ریختی. حالا سالهاست که با بودنت زندگی میکنم. هر روز، هر لحظه، هر آن و دم به دم هستی. حوا ...
دختر که باشی میدانی اولین عشق زندگیات پدرت است. دختر که باشی میدانی محکمترین پناهگاه دنیا آغوش گرم پدر است. پدر تکیهگاهی است که بهشت زیر پایش نیس ...
مردانهترین دستی که هر انسان میتوانید در دستت بگیرد و از هیچچیز نترسد، دستهای گرم و مهربان پدر است. پدرم! غربت نگاه باران زدهام را به طلوع دستهای ...
پدرم! تو تپش قلب خانهای؛ وقتی هر صبح، با تلنگر عشق، از خانه بیرون میروی و با کشش عشق، دوباره باز میگردی؛ دهلیزهای قلبم، تقدیم مهربانی تو باد. پشت ...
پدر در برابر توفانهای بیرحم زندگی میایستد؛ آنچنان که گویی هر روز از گفت و گوی کوهستانها باز میآید. لبخند پدرانه تارهای اندوه را از هم می ...
نیاز به کسی دارم که راه را نشانم دهد، تنبیهام کند، تشویقم کند. نه به حق قدرتی که دارد؛ بلکه به اقتدارش. من پدرم را میخواهم. پدر یعنی: هر چه روزهایت ...
زندگی آرام است، مثل آرامش یک خواب بلند. زندگی شیرین است، مثل شیرینی یک روز قشنگ. زندگی رویایی است، مثل رویای ِیکی کودک ناز. زندگی زیبایی است، مثل زیبا ...
دختر که باشی میدونی اَوّلا عِشق زندگی ت پدرته. دختر که باشی میدونی مُحکم ترین پَناهگاه دنیا آغوش گرم پدرته. دختر که باشی میدونی مردانه ترین دستی که م ...
خدایا به خواب پدر من آسایش، به بیداریش عافیت، به عشقش ثبات، به مهرش تداوم و به عمرش برکت جاودان عطا کن، شکرانه اش با من. تنها زمانی که بزرگ شوید و از ...