گل خواستگاری صدای عاشقانه قلبم
این همه پیچ، این همه گذر، این همه چراغ، این همه علامت. و همچنان استواری به وفادار ماندن به راهم، خودم، هدفم و به تو. وفائی که مرا و تو را به سوی هدف، ...
گل خواستگاری باغ عاشقانه
در وجود هر کس رازی بزرگ نهان است. داستانی، راهی، بیراهه ئی. طرح افکندن این راز، راز من و راز تو، راز زندگی، پاداش بزرگ تلاشی پر حاصل است. بسیار وقت ها ...
گل بله برون فلوریا
دستَت را به من بده، دستهایِ تو با من آشناست، ای دیریافته با تو سخن میگویم، به سانِ ابر که با توفان، به سانِ علف که با صحرا، به سانِ باران که با دریا ...
گل خواستگاری مارال
به تو نگاه می کنم و می دانم تو تنها نیازمند یکی نگاهی تا به تو دل دهد، آسوده خاطرت کند، بگشایدت تا به در آئی. پیش از آن که به تنهائی خود پناه برم، از ...
گل خواستگاری زندگی نو
در افق، نقطه های سیاه کوچکی می رقصد و زمینی آه برآن ایستاده ام دیگر باره آرام یافته است. پنداری رویایی بود آن همه، رؤیای آزادی یا احساس حبس و بند. توا ...
گل خواستگاری آناستازیا
فسرده در دل بهاری گرم، در محیطی یخزده، کلماتی خالی از عشق، نوازشی سرد. فسرده در دل تابستانی داغ، در تکراری غمانگیز، بیعلاقگی، دلسردی مرگ زا. فسرده ...
گل خواستگاری کلارا
هر روز با شوق دیدنت چشم می گشایم و وقتی تو را در کنارم می بینم دوست دارم، بارها و بارها در برابر معبود زانو بزنم و سجده شکر کنم که چون تویی را به من ه ...
گل خواستگاری برای هم
گاهی برای از تو نوشتن کم می آورم، باورکن تمامی این شعرها بهانه است، تنها میخواستم بگویم: دلم برایت تنگ شده. با تو بودن برایم بهترین لحظات زندگی است و ...
گل خواستگاری شیرین و فرهاد
ای همیشه جاودانه در میان لحظه هایم، غصه معنایی نداره تا تو میخندی برایم. پیش تو از یاد بردم روزهای سختی ام را، عشق مدیون تو هستم لحظه ی خوشبختی ام را. ...
گل خواستگاری زیباترین عشق
گل خواستگاری آغاز یک عشق
خدا هدیه ای به آدم داد و مهر حوا را به دل او انداخت، باید آسمان را آذین می بست، ستاره ها را برق می انداخت، خدا لبخند زد. تنهایی فقط زیبنده خودش بود! آ ...
گل خواستگاری جاودانه ترین عشق
از دورترین فاصله ها به هم رسیدیم و تا اوج بودن با همیم، بهای عشق چیست به جز عشق، به هم رسیدن یعنی آغاز، با هم ماندن یعنی زندگی، زندگی با عشق یعنی کامی ...
گل خواستگاری بانوی زیبایی ها
قدمهای من ناتوان در برف این دو و سه قدم، را باید بروم تا به تو برسم. خفته بودم که از کوچه صدایم کردی، مانده بودم در خانه بمانم یا به کوچه بیایم. نیست ...
گل خواستگاری دلیار
هوا هوای بهار است و باده باده ی ناب، به خنده خنده بنوشیم جرعه جرعه شراب. در این پیاله ندانم چه ریختی پیداست، که خوش به جان هم افتاده اند آتش و آب. فرش ...
گل خواستگاری راز عشق
با ساعت دلم، وقتِ دقیق آمدن توست! من ایستاده ام، مانند تک درخت سر کوچه با شاخه هایی از آغوش، با برگ هایی از بوسه، با ساعت غرورم _ اما _ من ایستاده ام ...
گل خواستگاری مهرآوید
اندیشه مکن که شانههایت سنگین شوند. اندیشه مکن که از کشیدن بار دیگران ناتوانی. در شگفت میمانی از نیروی خویش؛ در شگفت میمانی که بهرغم ضعف خویش، چه م ...
گل خواستگاری مهر آنا
به بخت اگر باور داشته باشیم هم امروز یا هم امشب، آرامش فرا میرسد؛ تو را و مرا. از این دم اگر لذت بریم، زندگیمان در دستهای ماست و ما تنها بار مسئولی ...
گل خواستگاری رامش
زندگی به امواج دریا ماننده است؛ چیزی به ساحل میبَرد و چیزی دیگر میشوید. چون به سرکشی افتد، انبوه ماسهها را با خود میبرد. اما تواند بود که تخته پار ...
گل خواستگاری ساتیا
در افق، نقطه های سیاه کوچکی می رقصد و زمینی آه برآن ایستاده ام دیگر باره آرام یافته است. پنداری رویایی بود آن همه، رؤیای آزادی یا احساس حبس و بند. توا ...