کامل ترین مجموعه مدل های تاج گل ترحیم در گل آف، وب سایت خرید اینترنتی گل در اصفهان.
سفارش تاج گل در یکی از بزرگ ترین وب سایت های خرید گل در اصفهان. کیک آف نامی که فراموش نخواهید کرد.
زیبایی مراسم های افتتاحیه های خود را با سفارش تاج گل افتتاحیه از گل فروشی آنلاین گل آف دوچندان کنید.
سفارش اینترنتی انواع مدل های تازه و زیبای تاج گل طبیعی از وب سایت خرید گل آنلاین گل آف، بزرگترین مرجع سفارش آنلاین گل در اصفهان.
شیک ترین مدل های تاج گل عزا را در گل آف می توانید انتخاب کنید و سفارش دهید.
پیش از آنکه واپسین نفس را برآرم، پیش از آنکه پرده فرو افتد، پیش از پژمردن آخرین گل، برآنم که زندگی کنم. برآنم که عشق بورزم. برآنم که، باشم. در این ج ...
گاه آرزو میکنم زورقی باشم برای تو؛ تا بدانجا برمت که میخواهی. زورقی توانا به تحمل باری که بر دوش داری. زورقی که هیچگاه واژگون نشود؛ به هر اندازهیی ...
درخت هر چه سالخوردهتر باشد، سترگتر است و پر ارزشتر. ریشهاش هرچه عمیقتر، پا در جاتر در برابر توفان. شاخسارش هرچه انبوهتر، پناهش امنتر. تنهاش هر ...
اندک آرامشی در واپسین ساعات روزی پا در گریز؛ اندک آرامشی در فاصله روزها؛ تا دیروز شکل گرفته به فراموشی سپرده نشود؛ و فردا، به هیات امروز فراز آید. چه ...
تنها آنکه بزرگترین جا را به خود اختصاص نمیدهد، از شادی لبخند بهره میتواند داشت. آنکه جای کافی برای دیگران دارد؛ صمیمانهتر میتواند با دیگران بخن ...
زندگی به امواج دریا ماننده است؛ چیزی به ساحل میبَرد و چیزی دیگر میشوید. چون به سرکشی افتد، انبوه ماسهها را با خود میبرد. اما تواند بود که تخته پار ...
کسی می گوید: آری! به تولد من، به زندگیم، به بودنم، ضعفم، ناتوانیم، مرگم. کسی می گوید: آری! به من، به تو، و از انتظار طولانی ی شنیدن پاسخ من، شنیدن پاس ...
از تنهایی مگریز، به تنهایی مگریز. گهگاه آن را بجوی و تحمل کن و به آرامش خاطر، مجالی ده! یکدیگر را می آزاریم بی آن که بخواهیم! شاید بهتر آن باشد که دست ...
در افق، نقطه های سیاه کوچکی می رقصد و زمینی آه برآن ایستاده ام دیگر باره آرام یافته است. پنداری رویایی بود آن همه، رؤیای آزادی یا احساس حبس و بند. توا ...
بی اعتمادی، دری است. خودستائی و بیم، چفت و بست غرور است. و تهیدستی، دیوار است و لولاست. زندانی را که در آن محبوس رای خویش ایم . دلتنگی مان را برای آزا ...
مرغ دلم پر میکشد اندر هوای دیدنت، آرام جان باز آ که من مشتاق آن خندیدن ات. به ماتم مانده ام با صد هزاران آرزو،آغوش بازم مضطرب در حسرت بوییدن ات. به ظا ...
ای سفر کرده تو دانی که به یادت هستیم، ای گل پرپر ما چشم براهت هستیم. تو سفر کرده ای و آسوده شدی از دوران، ما ماتم زده چشم براهت هستیم. گفتمش نقاش را ...
در وجود هر کس رازی بزرگ نهان است. داستانی، راهی، بیراهه ئی. طرح افکندن این راز، راز من و راز تو، راز زندگی، پاداش بزرگ تلاشی پر حاصل است. بسیار وقت ها ...
این همه پیچ، این همه گذر، این همه چراغ، این همه علامت. و همچنان استواری به وفادار ماندن به راهم، خودم، هدفم و به تو. وفائی که مرا و تو را به سوی هدف، ...
می خواهم آب شوم در گستره افق! آنجا که دریا به آخر می رسد و آسمان آغاز می شود. می خواهم با هر آنچه مرا در بر گرفته، یکی شوم. حس می کنم و می دانم، دست م ...
دلتنگی های آدمی را باد، ترانه ای می خواند. رؤیایش را آسمان پر ستاره نادیده می گیرد و هر دانۀ برفی، به اشکی نریخته می ماند. سکوت، سرشار از سخنان ناگفته ...
برای تو و خویش چشمانی آرزو می کنم که چراغ ها و نشانه ها را در ظلمات مان ببیند. گوشی، که صداها و شناسه ها را در بیهوشی مان بشنود. برای تو و خویش، روحی، ...
با تو بودن خوب است و کلام تو مثل بوی گل، در تاریکی است، مثل بوی گل در تاریکی وسوسه انگیز است. بوی پیراهن تو مثل بوی دریا نمناک است، مثل باد خنک تابستا ...
سکوت آب می تواند خشکی باشد و فریاد عطش؛ سکوت گندم می تواند گرسنه گی باشد و غریو پیروزمند قحط سالی؛ هم چنان که سکوت آفتاب، ظلمات است. اما “سکوت آدمی” ف ...
در این شبانگاهان یاس و ناامیدی به دنبال کورسوی زیبایی از روشنایی میگردم. روزی که معنای هر سخن دوست داشتن است ، تا تو به خاطر آخرین حرف دنبال سخن نگردی ...
در نگاه ات همه ی مهربانی هاست: قاصدی که زندگی را خبر می دهد. و در سکوت ات همه ی صداها: فریادی که بودن را تجربه می کند. کیستی که من این گونه به اعتماد ...
همواره عشق بی خبر از راه می رسد، چونان مسافری که به ناگاه می رسد. وا می نهم به اشک و به مژگان تدارکش، چون وقت آب و جاروی این راه می رسد. هنگام وصل ماس ...
کجاست بارشی از ابر مهربان صدایت؟ که تشنه مانده دلم در هوای زمزمه هایت. به قصه ی تو هم امشب درون بستر سینه، هوای خواب ندارد دلی که کرده هوایت. تهی است ...
محبوب من! بعد از تو گیجم، بی قرارم، خالی ام، منگم، بر داربستی از «چه خواهد شد» و «چه خواهم کرد» آونگم. سازی غریبم من که در هر پرده ام، هر زخمه بنوازد، ...